سفارش تبلیغ
صبا ویژن
این دلها همچون تنها به ستوه آید پس براى راحت آن سخنان تازه حکمت باید . [نهج البلاغه]

همهء ما در میان مردم ( یعنی خودمان ، خودی که منتظر بزرگترین مرد تاریخ است ) بااین اصطلاح بسیار برخورد کرده و بی شک بارها از آن در محاوراتمان سود جسته ایم " بهونهء بنی اسرائیلی " . اما چه وقت و چرا ؟ هنگامی که می خواهیم مخاطبمان را به باد استهزاء گرفته و بقول امروزی ها پوزخندی به وی بزنیم که چرا من هر چه می گویم یا هر چه انجام می دهم تو باز بهانه أی بیجا می گیری و هزار و یک گوشه و کنایهء دیگرمثل : نفهمی ، کم فهمی ، کج فهمی ، لجاجت ، اذیت ، حماقت ، پایین بودن IQ و … ،که همه و همه سری در متلک گفتن دارند ، آنوقت است که بسراغ این جمله که ژست ضرب المثل هم به خود گرفته است رفته و به بهترین شکل از آن بهره‌ور می شویم . اما چرا ؟! جوابش خیلی راحت است ، زیرا بزرگان‌ما به‌ما گفته‌اند : بدترین قومها بنی اسرائیل فعهدف موسی علیه السلام و بهانه‌جوترین ملت‌ها ملت یهود است ، بهانه جوئی هائی که در محضر قرآن‌کریم به خوبی می توان آنرا به نظاره نشست. قومی که حتی قبل از موسی علیه السلام هم ، حال و روز خوبی نداشته و روزگارانی را دیده که پیامبر زادگان آن ایّام برادر در چاه می اندازند تا چه رسد عام مردم و شرح حالی که قلم پس از حرکت بر هفتاد مَن کاغذ تازه می گوید هفتاد مَن فدیگر بیار!. اما تو چه می خواهی بگویی ؟ می خواهم با رویی شرمسار در محضر حضرت بقیة‌الانبیاء 1 و سدرة‌المنتهی 2، مهدی زهرا سلام الله الکامل التام علیه همچو خسی نا چیز ، به خودم که یکی از جوانان کوی زمان اویم ، آرام بگویم : أی تو ! - ببخشید بی احترامی شد – أی شما ! تو از بنی اسرائیل هم بنی اسرائیلی تری !، چرا ؟

همین قوم … برای فرج موسی علیه السلام بارها به بیابان زد اما تو ، شاید برای استقاسهء باران به صحراء زده باشی اما برای فرج (( صاحب الدولة الزهراء ))3،سؤالی است که تو خود باید در درونت برایش پاسخی داشته باشی. کسی هم به من نگویید که آقا ! بیابان ما همین جامعهءایست که عرصهء خدمت به خلق و … است چراکه در جوابش می گویم که من منتظر حکومت موعودی هستم کامل ، که بزرگترین نتیجهء عملی ظهورش معنا پیدا کردن همین خدمت به خلق است ، من منتظر وعده داده أی هستم که در متن ره‌آورد جدش همانقدر که فعالیتهای اجتماعی و .. اهمیت دارد همانقدررفتن به محیط اعتکاف ویا بیابانی که کمتر به ظواهر دنیوی آراسته است برای حصول حالت انقطاع که اولین بهره ور آن شخص و افراد و محیط پیرامونی اویند مهم تلقی شده که البته شاید زیاد هم با روحیهء انتظار جامع بی ربط نباشد .
بلی عرصهء خدمت به خلق همیشه متن جامعه نیست گاهی هم بیابان رفتن هم در راستای خدمت به خلق آن هم از نوع خدمت به خلق برای خدا قرار می گیرد . صحبت از انتظار جامع شد ، بلی او در قفبَل مدینه أی چنین جامع ، انتظاری می خواهد همه بعدی و کامل .
شیخ صدوق رحمة الله علیه صاحب کمال الدین و اتمام النعمة ابوابی را به این مطلب اختصاص داده که : قبل از هر فرجی شدائدی بوده که در نتیجهء آن روحیهء اضطرار و به دنبالش انتظار حقیقی مردمف همان زمان را در پی داشته است . اما من می خواهم بخودم بگویم که من منتظر بزرگترین مرد تاریخ ام مردی که همه عالم فهدایت ومظلومیت از آدم تا خاتم علیهم السلام در این انتظار من شریک اند آیا مردی چنین رویائی اما حقیقی انتظاری در خور را طلب ندارد . مردی چنین کامل انتظاری کامل ،پویا وهمگانی را شایسته است .
زیاد از مطلب دور نشوم اما چه کنم وقتی یادم می آید همین چند سال اخیر در پی خسکسالی چه جماعتهائی که برای نماز باران به کوه و دشت نرفتند ، کوه و دشت و بیابانی که تا امروز بیش از باران تشنهء دیدن دعا و استقاسهء مردم برای ظهور حضرت الماؤ الحیاة سلام الله الکامل التام علیه است . نمی خواهم بگویم در طلبش به بیابان بزنیم می خواهم بگویم : جامعه أی که برای نماز بارن به کوه و دشت می زند اما برای فرج امامش که نفع آن هم توی جیب خودش می رود بیابان را تشنه گذاشته ، جامعهء منتظری نیست و این بمعنای نادیده گرفتن روحیهء انتظار امام راحل رحمة‌الله‌علیه و دوستدارانش نیست بلکه بانک جَرَسی است از سلولی از همین پیکره برای سایر سلولهای زنده.
از مطلب دور افتادیم و آن اینکه چرا تو از بنی اسرائیل هم بنی اسرائیلی تری!، چرا ؟ اما شرح ما وقع از لسان مبارک امیرالمؤمنین علی علیه السلام : (( حضرت از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم روایت می کند که فرمود : وقتی وفات یوسف علیه السلام فرا رسید شیعیان و خاندان خود را جمع کرد و حمد وثنای الهی به جای آورد و سپس به آنها فرمود : سختی شدیدی به آنها خواهد رسید که در آن مردانشان را بکشند و شکم زنان بار دارشان را پاره کنند و کودکانشان را سر ببرند تا آنگاه که خداوند حق را در قائم که از فرزندان لاوی بن یعقوب است ظاهر سازد و او مردی گندمگون و بلند قامت است و صفات او را بر شمرد ، پس ایشان به آن وصیت متمسک شدند وغیبت و شدت بر بنی اسرائیل واقع شد و آنها مدت چهارصد سال منتظر قیام قائم بودند تا آنکه ولادت او را بشارت دادند و علامات ظهورش را مشاهده کردند و سختی آنها شدت یافت و با سنگ وچوب به ایشان حمله کردند و فقیهی که به احادیث او آرامش می یافتند تحت تعقیب قرار گرفت و او مخفی شد و با نامه نگاری کردند و گفتند : ما در گرفتاری ها به کلام تو آرامش می یافتیم پس آن فقیه ایشان را به بیابانها برد و نشست و با آنها حدیث قائم و صفات او و نزدیکی ظهور او را می گفت و آن شب شبی مهتاب بود ودر این میانه موسی علیه السلام در آمد و در این هنگام او نوجوان بود و از سرای فرعون به پشت گردشگاه آمد و از موکب خود کناره گرفت و در حالیکه سوار بر قاطری بود و طیلسان خزی بر دوش داشت به نزد ایشان آمد ، چون آن فقیه او را بدید ، از صفاتش او را شناخت ، برخاست و بر قدوم او افتاد و بر آن بوسه داد و گفت : سپاس خدائی را که مرا از دنیا نبرد ات آنکه تو را به من نشان داد و چون پیروانش چنین دیدند دانستند که او صاحب ایشان است و به شکرانهء خداوند تعالی بر زمین افتادند و موسی علیه السلام جز این نگفت که امید وارم خداوند در فرج شما تعجیل کند و بعد از آن غایب شد و به شهر مدین رفت و آن سالیان را نزد شعیب مقام کرد و این غیبت دوم از غیبت اولی بر آنها سخت تر بود و آن پنچاه و چند سال مقدر گشت و گرفتاری آنها شدت گرفت و آن فقیه نیز خود را مخفی ساخت و کسی را به نزد او فرستادند و گفتند ما بر استتار تو شکیبائی نداریم ، پس به بیابانی بیرون شد و آنها را خواست و آنها را خوشدل ساخت و به آنها اعلام کرد که خدای تعالی به او وحی کرده است که پس از چهل سال فرج ایشان را خواهد رسانید همه گفتند : الحمدلله و خدای تعالی وحی فرمود که بایشان بگو بخاطر الحمدلله که برزبان جاری کردید آن را به سی سال تقلیل دادم ، گفتند : کل نعمة فمن الله ،وحی آمد که به آنها بگو آن را بیست سال کاهش دادم ،گفتند : لا یاتی بالخیر الا الله ، وحی آمد که به آنها بگو آن را به ده سال کاستم ،گفتند : لا یسرف السوء الا الله و خداوند به آن فقیه وحی کرد که بایشان بگو : از جای خود حرکت نکنید که اذن فرج شما را دادم ، در این میان موسی علیه السلام در حالیکه سوار بر حماری بود ظاهر شد و آن فقیه خواست او را به شیعیان معرفی کرده و موجبات استبصار آنها را فراهم سازد ، موسی آمد و… .))4
عجب ! بنی اسرائیل فدیروز از روی نیاز در طلب مفصلحش تکانی به خود داد اما بمیرم برای مفصلحی که حتی مصلح بنی اسرائیل هم خاطر خواه اوست اما … !!!؟؟؟



حزب اللهی مدرنیته ::: چهارشنبه 86/6/7::: ساعت 10:21 صبح نظرات دیگران: نظر