سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر بختیارى را بخت برگشتنى است ، و آنچه برگشت پندارى نبوده و نیست . [نهج البلاغه]

شب زهجران تو یارم رو کنم ، رو به خرابات..... ز همه روی بگیرم رو کنم ، رو به سماوات



اقای من مولای چرا؟



اخه چرا؟؟؟چرا تو این دنیای بی رحم زمانه دل عاشقانت رو تنها گذاشتی تا هر یک دل عاشق در پی بهانه ای برای از تو جستن باشد.



اخه اقاجون تو این دنیا دیگه هیچ دلخوشی برامون نمونده! خودت که بهتر از هر کسی می دونی دیگه برای ما هیچ چیزی جز دیدن روی ماه تو و لحظه ای همنشین شدن با تو ارزش ندارد .



اقای من تو چرا با یک نگاه مثل قدیما عاشقاتو با خودت نمی بری؟من هنوز تو حسرت اون یک نگاهم.می دونم ،میدونم که لیاقتش رو نداشتم اما الان دیگه خودم به اونجایی رسیدم که اشتباهم رو فهمیده ام .فهمیده ام که تو رو از دست دادن یعنی مرگ ، یعنی فنا، یعنی زندگی بی هدف.



اقاجون تو که ما رو خونه خراب کردی فقط یه نظر، یه نظر به این بی نوایی که به خودش جرات داده بگه عاشقته کن.



به خدا دیگه این دفعه می دونم چه طوری قدرش رو بدونم.



این روزا روزایی است که دیگه نه درس و دانشگاه ، نه شغل و پول و درامد، نه مدرک تحصیلی و خونه وماشین ویا نه... هیچ کدوم برام ارزش ندارن. اخه تو این دنیای پر گناه دیگه انگیزه ای جز با تو بودن برامون نمونده.



پس اقا ازت خواهش می کنم ما رو تنها نگذار .خودت راه درست و بهمون نشون بده.زمانه زمانه بدی است.



مکر و حیلیه، فریب و ریا ، قدرت و مقام، بی حجابی و مفاسد اجتماعی مشکلاتی است که اقاجون می دونم دل تو رو خون کرده اما دل عاشقان تو هم اروم نمونده.پس کی می خوادتسلای دل های بی قرار ما باشه؟ فقط که قرار نیست ما تسلا بخش دل تو باشیم.اقاجون منو ببخش اینجوری صحبت می کنم. شرمنده ام اما دیگه صبرم تموم شده .



این دل دیوونه من اقا فقط تو رو می خواد و بس.



به خدا اگه یکبار دیگه فقط یکبار بتونم با تو همنشین بشم اقادیگه سربه بیابون می ذارم .اینو بهت قول می دم.می رم توی بیابونی که فقط تو مکانشو بدونی. می رم تا شاید اینجوری دلت به حالم بسوزه ،یه کم منو تحویل بگیری.



اقاجون با این حرف ها حالا احساس سبک حالی می کنم.



فرید خنده رو ::: دوشنبه 86/5/8::: ساعت 3:19 عصر نظرات دیگران: نظر